گذشته با شکوه ، حال خراب ، آینده؟
یادی از سفر به یونان
وقتی آدم فقط چند روز در یک کشور می ماند ، نمی تواند مدعی باشد که مسائل را دقیق دیده و متوجه شده است ، چند روز در یک کشور ، مثل اینست که در صندلی کنار پنجره اتوبوس نشسته ای از یک نقطه وارد و از نقطه مقابل آن شهر خارج شده باشی با همه اینها با ذهنیت از پیش و دیدن وقایع ، ممکن است بتوان چند کلمه ای از سفرت را برای دیگران بنویسی.
راستش سالها بود که دلم میخواست یونان و بطور اخص پایتخت آن آتن را ببینم اما انگار طلسم شده باشد هر بار که قصد کردم و مقدمات را چیدم بدلیلی نشد. تا امسال تابستان. هواپیما ایستاد خرطومی را پشت سرگذاشتم و خود را در فضای سربسته ای دیدم که آدمهای مختلف الرنگ و مختلف الشکلی توی هم ، بی نظم ، وول می خوردند ، فرودگاه آتن.
تا آن وقت این همه آدم متفاوت را یکجا ندیده بودم کمی بعد شنیدم درست یا نه که سال پیش 11 میلیون نفر به این کشور آمده اند.
تصویر بی نظمی وقتی کامل شد که چند نفر ، به وصال چمدان هایشان نرسیدند و ناکام از فرودگاه رفتند .
منظره های توی راه تا شهر و هتل ، که حدود 3 کیلومتر بود، جالب بود ، جاده ای جدید و در دو طرف درختان سبز زیتون و فهمیدم که محصول عمده این کشور زیتون است.
این جاده و فرودگاه را چند سال پیش بمناسبت و برای المپیک 2004 ساخته اند . آتن شهر شلوغی نیست (جمعیت شهر حدود 700 -800 هزار نفر است ) و مثل دیگر نقاط اروپا و جهان غرب ، ساختمانهای بلند چندانی هم ندارد . از برج ها و آسمان خراش های مدرن چندان خبری نبود . فهمیدیم که چشم انداز های نقاط تاریخی ، برایشان مهم تر بوده است.
از اتومبیل های آخرین مدل و آنچنانی هم چندان خبری نبود شاید حتی باندازه شیراز ما هم اتومبیل لوکس ندارد . در عوض وجود و حضور وسایل همگانی ، قطارهای شهری و اتوبوس ، کاملا چشم گیرست و به وفور اتوبوس ها ؛ ون ها و میبی بوس های توریستی دیده می شوند که در خیابانهای نه چندان عریض ، به اینور و آنور می روند
شهر فضای سبز کمی دارد و جزو آلوده ترین شهر های اروپا از نظر هوا و صداست . هرچند آن چند روزه به برکت باد یا رکود اقتصادی هوا تا آن حد که گفته بودند بد نبود
جغرافیا و تاریخ
یونان را کشور هزار جزیره می نامند . سرزمین اصلی یک شبه جزیره است در آغوش دریای اژه و در آمارهای متفاوت از 2 تا 6 هزار جزیره دارد . که حداکثر حدود سیصد تای آنها مسکون است. بعضی از آنها در نهایت زیبایی و جذابیت توریستی اند مثل میکونوس. و کثیری از کوچکترهایش را هم به ثروتمندان مشهور جهان فروخته اند از عرب تا اروپایی و آمریکایی .
مردم یونان از آمیزش آریائیان با بومیان بوجود آمده و زیانشان از شاخه هند و اروپایی است که با هیچ کدام از شعبه های دیگر آن مشابهتی ندارد و در سه هزار سال گذشته استفاده شده است.
یونانیان طوایف مختلفی داشتند . ایونی ها در قسمت شرقی و آسیای کوچک می زیستند و زمانی بخشی از امپراطوری ایران بودند لذا ( ایرانی ها ) همه این مردم را یونانی نامیدند . نامی که از آن پس در همه نواحی فرهنگ ایرانی ، از هند تا ارمنستان برای یونان بکار میرود ، اما آنها کشور خود را هلاس و خود را هلنی میخوانند و فرهنگ و هنر و اندیشه هلنی که اغلب می شنویم مربوط به این مردم است.
از سوی دیگر ، رومی ها با طایفه دیگری از اینان همجوار بودند که گریک خوانده می شدند و لذا رومی ها همه یونانیان را گریک و کشورشان را گریس نامیدند ( نام آنها در زبان انگلیسی )
دولت شهرها آغاز شکوفایی فرهنگ یونان است
هر شهر یک دولت داشت که گاه با هم درگیر و گاه متحد بودند
دمکراسی حاکم بر این شهر ها ،آغاز دمکراسی در جهان است. مجلسی توسط مردم انتخاب می شد که همه امور شهر را اداره می کرد . مردم هرچند گاه در مکانی سرباز جمع شده ، حاکمان ، قاضیان و مسئولان را بر می گزیدند ، این مکان ها را اگورا می گفتند هر شهر آگورای خود را داشت
امپراطوری ایران که تا ساحل شرقی دریای اژه گسترده شده بود با این دولت شهرها همسایه و گاه درگیر بود داریوش بزرگ و خشایار هر کدام به این ناحیه لشکر فرستاده و یکبار هم آتن را فتح کرده اند.
سپس مردی از مقدونیه برآمد ( اسکندر) که همه را متحد و جهان آن روز را فتح کرد و باعث گسترش فرهنگ هلنی شد
یونان سپس چند سده توسط رومی ها اداره شد تا برآمدن عثمانی ها که چند قرن بر یونان سلطه یافتند اما سرانجام در قرن 19 میلادی یونانیان توانستند مستقل شوند.
یونان ، مهد تمدن ، فلسفه ، علوم سیاسی و نمایشنامه نویسی ( هم کمدی و هم تراژدی) غرب و زادگاه دمکراسی و بازیهای المپیک است
آتن – بزرگترین شهر و پایتخت یونان است.
با جمعیتی حدود 800 هزار نفر ( با حومه حدود 3 میلیون ) و آب و هوایی مدیترانه ای ( تابستان گرم و مرطوب و زمستانی معتدل و بارانی )
نام آتن از نام الهه آتنا ، ایزد بانوی خرد و دانایی گرفته شده که شهر را چون مادری می پاید . و یونانیان برایش معبد بسیار باشکوهی ساخته بودند.
آتن بابناهای متعدد و با شکوه تاریخی ، و سواحل زیبا و آرام ، بهشت گردشگران است
دیدنی های آتن
الف ) اکروپولیس ( اکرو = ارتفاع = انتها = بالاترین )
پولیس = شهر ( مثل پارسه پولیس – شهر پارسها)
بمعنی شهر بلند – شهر مرتفع – یک منطقه چند هکتاری که بر بالای تپه ای مشرف بر شهر آتن است و قلب گردشگری آتن – زیرا در آنجا بناهای زیبای متعددی وجود دارد. اکروپولیس ها پناهگاه مردم و مرکز نگهبانی هر شهر بوده اند.
از هرجای آتن دیده میشود و بخصوص شب و با نورپردازی جالب آن
مهمترین بنای آن ؛ معبد پارتنون ( باکره) است که 5 قرن پیش از میلاد توسط پریکلس ( که دوران او دوره طلایی آتن است) ساخته و جایگزین معبدی شد که پیشتر در همین مکان توسط خشایارشاه ویران شده بود این معبد به آتنا هدیه شده و همزمان ( تقریبا) با پارسه ( تخت جمشید) است بعدها در حاکمیت رومی ها کلیسا ( مریم مقدس) شد و در دوره عثمانی ها مسجد ( که برایش مناره هم ساختند) و مرکز نگهداری قشون عثمانی ، از جمله انبار باروت آنها ، و وقتی ونیزی ها به عثمانی ها و آتن حمله کردند ، گلوله توپ آن ها به انبار باروت اصابت و ویرانی جبران ناپذیری ببار آورد ( 1687) سالها بعد مجسمه های بسیاری از این معبد، به موزه بریتانیا و لوور برده شد . این بنا ، از جمله با شکوه ترین و زیباترین بناهای تاریخی جهان است و گرچه در شهرهای دیگر یونان هم ” اکروپولیس” وجود دارد اما این اسم عام تبدیل به اسم خاص برای اشاره به اکروپولیس آتن گردیده است.
2- معبد آرختئوم ، معبدی کوچکتر در نزدیکی پارتنون ، اما با این ویژگی که ستونها ، پیکره دوشیزگانی تمام پوشیده اند که بار سقف را بر سر دارند . این بنا در زیبایی و فرم ، منحصربفرد و بی نظیر است . بعضی گفته اند ، این معبد جایگاه قربانی کردن دوشیزگانی برای آتنا و گروهی نیز معتقدند جایگاه دوشیزگان خدمتکار آتنا بوده است.
3-آمفی تئاتر بزرگ دیونیوس ، بشکل دایره و در دامنه تپه ، واقع است گویا تا 2000 نفر ظرفیت داشته ، بنظر می رسد تئاتر اصلی آتن بوده چرا که اغلب نمایشنامه های مشهور در آن اجرا شده است.
چیزی که برای من باعث شگفتی بود وجود این آمفی تئاتر و آمفی تئاتر دیگری در همان نزدیکی بود که حدود 5 قرن پیش از میلاد ساخته شده است . سال پیش هم که به شهر سوخته ( پمپه ئی) رفته بودم دیدم آمفی تئاتر و تجمع گاههای متعدد در آن شهر وجود داشته که حدود سه هزار سال پیش ویران شده است.
وجود این مکانها با کاربرد هنری و گرد هم آیی ، برای من که در شرق ، نه همزمان با آنها ، بلکه قرن ها بعد هم آثار چنین مکانی هایی راندیده ام یعنی وجود نداشته و میدانم ساخته نشده و اگر هم روزی کسی ، حاکمی می خواسته مردم را جمع کند و مطلبی را به آن ها حالی کند ، آنها را به بیابانی میبرده ، جالب ، شگفت انگیز و حسرت آفرین است
4- موزه اکروپولیس
در پایین تپه و در میان بنایی مدرن و عظیم ، موزه اکروپولیس واقع است . تمامی مجسمه ها و آثار یافت شده در بناهای آکروپولیس به اینجا آورده شده و با نظمی خاص به تماشا گذاشته شده است
جالب است که بهنگام ساخت موزه ، متوجه می شوند که شهری قدیمی در آن محل وجود دارد . لذا موزه را با کمترین خسارت وارده به بافت آن شهر بر روی ستونهای عظیمی بنا کرده و حیاط موزه را با شیشه هایی می پوشانند بنحوی که از آن شیشه ها ، شهر قدیمی زیر موزه قابل دیدن و تماشاست
نکته مهم دیگر اینکه از مجسمه های “ربوده” شده از آکروپولیس که در موزه های لوور و بریتانیا قرار دارند کپی های کاملا برابر اصل تهیه کرده و در معرض تماشا قرار داده اند
نگهداری از میراث باستانی توسط یونانی ها جالب و آموزنده است
ب : میدان سینتاگما ( مشروطه ) که میدان اصلی شهر آتن است . اطراف آن مجلس ، هتلها و خود میدان محل تجمعات هنری ، سیاسی است
ج : محله پلاکا ، که بخاطر کلیساهای قدیمی ، رستوران و مغازه هایش منطقه ای خاص و جذاب است.
د : استادیوم المپیک
یونانیان معتقد بودند که خدایانشان ، در کوه المپ زندگی می کنند و لذا از 8 قرن پیش از میلاد هر 4 سال مراسمی عبادی – ورزشی در معابر برپای آن کوه برگزار می کردند . در اواخر قرن نوزدهم ، کمیته ای جهانی خواستار زنده کردن و برگزاری این مراسم ، بنام بازیهای المپیک شد و قرار شد در سال 1894 ، اولین دوره این بازیها در آتن برگزار گردد . دولت یونان بهمین مناسبت استادیومی ساخت کوچک و جمع و جور که امروزه از نقاط دیدنی و توریستی آتن است. در سال 2004 نیز المپیک در یونان برگزار گردید.
ه: در پایین و شمال شرق اکروپولیس ، اگورای آتن قرار دارد . اگورا فضای بازی است که ماهی چند بار مردم آزاد ( نه برده ها) جمع می شدند و مدیران شهر ، اعم از رهبران و قاضی ها را انتخاب یا بازخواست می کردند و بعدها محل تجارت هم شد
امروزه کلماتی مثل اگورافوبیا ( ترس از جمعیت یا فضای باز) که یک بیماری است از همین کلمه گرفته و همچنین کلمه ایده اگورا ( Ideagoras) ( فضائی مجازی که عده ای در آن ایده ها و راه حل ها را ارائه می دهند ) که یک کلمه جدید است از همین مشتق شده . اگوراها ، سمبل دموکراسی در یونان اند.
و اما گردش در یونان و بویژه ، پایتخت آن آتن و شناختن تاریخ آن انسان را مجذوب گذشته با شکوه و احترام برانگیزش می کند . تاثیر این قوم بر تاریخ تمدن غرب و پایه گذاری بسیاری از شاخه های علم وپروراندن یک لیست بزرگ از دانشمندان ، فلاسفه ، نویسندگان و هنرمندان که پایه گذار رشته خود بودند ، بیننده را به احترام وامیدارد . اما این گذشته با شکوه اکنون در مقابل ” حال ” خراب آن کم رنگ شده است. خیابان های بی رونق ، شب های کم نور و چهره های ناشاد ، از خرابی حال حکایت می کنند . سواحل چندان پر رونق نبود ، در فروشگاه ها ازدحام دیده نمی شد. شب ها جز چند خیابان ، بقیه حتی چراغ های وسطشان خاموش بود ، در خیاباهای اصلی از پنجره ساختمانهای مجاور خیابان نورچندانی نمی تابید و در چهره مردم عابر یا فروشندگان ، رانندگان و خلاصه ساکنین اصلی ، شادمانی نبود . چون کشور در بحران اقتصادی ، اجتماعی است . در حالی که گفته می شد سالی 11 میلیون توریست به آنجا میرفته و میگویند هر 11 توریست یک شغل ایجاد می کند و نباید کسی بیکار باشد ، اما بحران مالی حاصل از بدهی های ملی ، کسب و کار را نیمه جان کرده بود ، و مردم خیلی سر دماغ نبودند . این را آدمی که سفر کرده و جاهای دیگری را هم دیده ، می توانست مشاهده کند . این بحران و بدهی عامل آن را مردم ناشی از فساد مدیریتی در گردانندگان جامعه می دانستند . افت حیثیت ملی ، بخصوص در میان کشورها و مردمان دیگر ، روحیه ملی را تضعیف کرده و شکاف میان ملت و دولتشان را حسابی زیاد کرده و بسیاری را از آینده شان ناامید ساخته بود. اما بعضی هم با اشاره به اقدامات دولتی و مردمی در عرصه صرفه جویی و جذب توریست و غیره با اطمینان می گفتند که همه چیز دوباره درست خواهد شد. چون ” ما ملت بزرگی بوده ایم ” . ولی من نمی دانم ، گذشته با شکوه داشتن برای غلبه بر ” حال بد” و برون رفت از این شرایط و دوباره سری تو سرها درآوردن ، کافی است؟
امیدوارم که حالشان خوب شود.